❤خاطرات منوالینا❤

شیطونی های دیروزالینا گلی

دیروز باباش ازخونشون حناوطلارواورده بود که توباغچه حیاتمون بازی کنن الیناومن رفتیم توحیاطبعد اینا بایه جعبه خیلی بزرگ اومدوافتادبه جون جوجه هاش اخرهم جعبه روانداخت روشون بعد باباش جوجه هاروبرد خونشون اخه خونه الیناگلی خونه بغلی ماست بعدالینا دادوبیدا که عیزانبرحنارو بعد من هی میگرفتمش هی میرفت حیاط پشتی دراونجارومیبستم میرفت حیاطی که به بیرون ازخونه میخوره انقدرشیطون شده به قول عمم 206 عمم به الینامیگه 206بیاپیش عمه خیلی باحاله بعددیروزساعت های6رفتیم محمداباد خونه خالم که شب بریم خونه دایم اونجاخونه خالم خوابید تا ساعت9 بعد بیدارشد وشام خورد اونم بازهرادختر خالم بعدرفتیم خونه داییم اونجا هم بابچه ها خیلی بازی کرداخرشب هم تارسیدیم کرج مامانم ...
25 تير 1392

فرهنگ لغت الینا خانم

سلام امروز میخوام فرهنگ لغت های الینا روتوی این دخترخاطراتش بنویسم: الهام:انام علیرضا:عیزا مادر:مادرجون بابا:باباجون دایی جواد:دادایا داداش خاله فاطمه:یاخاله میگه یافانن فاطنه نکن:نخن سلام:سلا مرسی:مسی عمو پورنگ:بعضی موقع ها میگه عمووبعضی موقع هاپورنگ کفش:تفش حیاط:ایات حنا:اسم جوجش حنا هست بهش میگه حنا جون عمه:عمه معصومه:معصونه ارمین:امین زهرا:زی زی فاطی:فاطی عسل:عسل عاطی:عاطی کارتون:غاغون برقو روشن کن:برقوروشن خن الو:الووووووووو خداحافظ:خداسس گوشی:دوشی بده:بده دستشویی:دشویی بیرون:بیون بسم الله الراحمن ارحیم:بسه الله الرحان ال...
25 تير 1392